حکایت مترسک
نوشته شده توسط : مرتضی

از مترسکی سوال کردم آیا از ماندن در مزرعه بیزار نشده ای ؟

پاسخم داد و گفت : در ترساندن و آزار دیگران لذتی به یاد ماندنی است !

پس من از کار خود راضی هستم و هرگز از آن بیزار نمی شوم.

اندکی اندیشیدم و سپس گفتم : راست گفتی من نیز چنین لذتی را تجربه کرده بودم.

گفت : تو اشتباه می کنی زیرا کسی نمی تواند چنین لذتی را ببرد مگر آن که درونش از کاه پر شده باشد.



:: موضوعات مرتبط: حکایت , ,
:: برچسب‌ها: حکایت مترسک ,
:: بازدید از این مطلب : 651

|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : دو شنبه 19 بهمن 1394 | نظرات ()

صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 188 صفحه بعد